مارش (Marché در فرانسوی) اثری از استاد درویش خان
مارش, آهنگ موسیقی معمولاً دو یا چهار ضربی با ضربه های مقطع و محکم که به ویژه برای تنظیم حرکت قدم های دسته های نظامی و تهیج و تشجیع آنان نواخته می شود.
نکته بسیار ظریفی در این آهنگ هست و اون هم این علامت اول زیر کلمه Marche که شبیه به S هست با 2 تا نقطه و یک خط روش که بهش Segno میگوییم. که کلمه ای ایتالیایی هست. از این علامت موقعی استفاده میکنیم که بخواهیم برگشت داشته باشیم و دوباره نوازی کنیم. به این شکل که هر جایی این علامت رو دیدیم برگشت میکنیم به جایی که قبلا این علامت رو دیده بودیم. پس اولی مبدا هست و بعدی گوشزد میکنه که برگردید و از اونجا که اول دیدید بنوازید.
نکته اینجاست که اگر به دومین Segno توجه کنید در میزان 30 یک علامت Repeat signs یا همان تکرار هم داریم. پس 2 تکرار داریم. روش نواختن به اینگونه هست که اولویت با خط اصلی و سپس علامات دیگر هست. پس اول تکرار میزان های 27 تا 30 رو انجام میدهیم که یعنی Repeat signs رو ابتدا انجام داده ایم. و سپس به سراغ Segno میرویم. حال که از ابتدای آهنگ دوباره زدیم در میان راه دقیقا شبیه به بار اول تمام تکرارها را هم باید انجام دهیم. حتی تکرار در میزان 30 را و سپس به میزان 31 میرویم.
علامت Segno که البته اگر .D.S را هم دیدید که مخفف Dal segno هست همان تکرار Segno را باید انجام دهید.
پدر درویش خان، که کمی با موسیقی آشنا بود و سهتار مینواخت، او را در ده سالگی به شعبه موسیقی مدرسه نظام، وابسته به دارالفنون، سپرد که به سرپرستی موسیو لومر فرانسوی ایجاد شده بود. او در دارالفنون به فراگیری خط موسیقی و نواختن شیپور و طبل کوچک مشغول شد.
غلامحسین به دربار شاهی رفتوآمد داشت و ساز نوازندگان را میشنید. سپس پیش آقا حسینقلی به تکمیل فن خود پرداخت و بعد از سالها تمرین در نواختن تار و به ویژه سهتار مهارت یافت و بهترین شاگرد استاد خود شد. در این دوران، آشنایی با برادر بزرگتر آقا میرزا حسینقلی، میرزا عبدالله که نوازندهٔ تار و سهتار بود، به کار او غنای بیشتری بخشید.
با ظهور جنبش مشروطه در نخستین کنسرتهایی که در انجمن اخوت تشکیل شد وی سمت ریاست و رهبری ارکستر را داشت. کنسرت برای جمعآوری کمک برای قحطی زدگان روسیه، کنسرت برای ایجاد مدرسهٔ فرهنگ، کنسرت برای حریق زدگان آمل، کنسرت برای بازسازی خرابیهای آتشسوزی بازار و نیز کنسرت برای غارت شدگان ارومیه از جمله تلاشهای او در این دوران بود.
درویش خان نوعی آهنگ ضربی به نام پیش درآمد ساخت که تا سالها بعد از او رواج بسیار داشت. او دستگاه موسیقی سنتی ایران را به ۷ دستگاه بخش کرد و آهنگهای فراوانی ساخت که ۲۲ آهنگ آن برجا مانده است. وی از نخستین کسانی است که در ایران کلاس آموزش موسیقی برپا کرد و شماری از نامداران موسیقی ایرانی، شاگردان او بودهاند. او به شاگردانی که دورههای مختلف درسش را با موفقیت میگذراندند، نشانی به شکل تبرزین هدیه میداد که از جنس مس و نقره و برای شاگردان سطوح عالی، از جنس طلا بود. از جمله شاگردان او که موفق به دریافت تبرزین طلا شدند، میتوان مرتضی نیداوود، ابوالحسن صبا، موسی معروفی و سعید هرمزی را نام برد.
سعدی حسنی در کتاب تاریخ موسیقی دربارهً پیدایش موسیقی نوین ایران مینویسد: «نخستین تحول واقعی موسیقی را غلامحسین درویش (۱۲۵۱–۱۳۰۵ هجری شمسی) آغاز کرد.»
درویش در نواختن تار دست داشت. تا آن زمان تار دارای پنج سیم (دو سیم سفید، دو سیم زرد، و یک سیم بم) بود و درویش از روی سهتار به فکر افتاد سیم دیگری به تار بیفزاید و از آن هنگام تار دارای شش سیم شد. درویش خان شیفتهٔ گل و گیاه بود و در حیاط خانهاش گلهای رنگارنگ بسیاری داشت که همه را به دست خود پرورش داده بود.
درویش در زمان تحصیل در مدرسهً موزیک نظام که تحت نظر لومر اداره میشد متوجه یکنواخت بودن موسیقی ایرانی شد، به این جهت آواز را که تا آن زمان بدون ضرب و طولانی بود، خلاصه کرد و به صورت ضربی در آورد و علاوه بر «درآمد» که پیش از آواز نواخته میشد قطعهً ضربی دیگری به نام پیش درآمد به آن افزود.
درشکهٔ این استاد کمنظیر موسیقی ایران در شب چهارشنبه، دوم آذر ماه ۱۳۰۵ هجری خورشیدی، هنگامی که از منزل یکی از دوستان به خانه میرفت با خودرویی تصادف کرد و بر اثر ضربهای که بر سر او وارد آمد، چنان به سختی آسیب دید که پنج روز بعد در بیمارستان به علت ضایعه مغزی جان به جان آفرین تسلیم میکند. آثار درویش خان که در سالهای ۱۲۸۴ و ۱۲۸۸ و ۱۲۹۳ شمسی ضبط شدهاند توسط فرهنگستان هنر با نام گلبانگ سربلندی در سال ۸۹ منتشر شد که این مجموعه کاملترین مجموعه منتشر شده از آثار درویش خان است. درویش خان را نخستین قربانی سوانح رانندگی در ایران میدانند.
وی در گورستان ظهیرالدوله میان امامزاده قاسم و تجریش شمیران به خاک سپرده شد.
محمد هاشم میرزا متخلص به «افسر» در مدح این استاد و درویش عبدالمجید طالقانی، استاد خط شکسته فارسی، که هر دو طالقانی هستند دو بیت زیر را سرودهاست:
درویش زمان ما و درویش نخست هریک به رهی رسم تجدد میجست
آن یک خط راست را شکسته بنوشت وین موسیقی شکسته را کرد درست
ایرج میرزا نیز در وصف او از زبان «زهره» در منظومهً «زهره و منوچهر» گفتهاست:
تار نهم در کف درویش خان تا بدمد بر بدن مرده جان
/////////////////////////////////////////////////////////////
برادر بنده مسعود ابوالقاسمی که از نوازندگان نامی تار و سه تار هستند بقدری عاشق درویش خان هستند که عکس ایشان تنها عکس قاب کرده منزل ایشون هست.